مزاج شناسی قسمت اول

[wp_ulike]

تغذیه بر مبنای علم زندگی

پایه و اساس طب سنتی ایران بر مبنای علم تغذیه و علم زندگی است. به این معنا که اصلاح تغذیه و سبک زندگی الویت ویژه دارد. ما نمی توانیم بدون این دو مسئله در سلامت باشیم یا به سلامت برسیم. بنابراین ضرورت دارد که ما مسائل تغذیه را باز نگری کنیم، و ببینیم آیا سبد، سفره و لقمه غذایی ما پر از مواد مغزی است یا خوراکی های فاقد مواد مغذی وبدون ارزش غذایی مصرف می کنیم.

سلامتی ما به واسطه ی خوردن غذا های سالم حاصل می شود. آیا ما می توانیم غذای مضر مصرف کنیم و سالم زندگی کنیم ؟ این از محالات است. آیا می شود زندگی بدون سلامتی با زیبایی و آرامش و شادی و صمیمیت ادامه پیدا کند؟ شاید بتوانیم برای کار های خانه کسی را استخدام کنیم که غذا بپزد، خرید کند، رانندگی کند و…

اما آیا ما میتوانیم کسی را استخدام کنیم که وقتی بیمار می شویم، به جای ما درد بکشد؟ ممکن نیست! ما باید مسئولیت سلامتی خودمان را بر عهده بگیریم. خیلی روشن است که شناخت غذا و شناخت مواد مغذی بسیار پر اهمیت است. ما این مسئله را درک نکرده ایم، می گوییم( دو لقمه بخور برو دنبال زندگی ، خوردنی که مردنی نیست، مگه چند سال قرار است عمر کنیم؟ پدر برزرگ من سیگار میکشید و 90 سال عمر کرد!)

اول از همه باید یادمان باشد که مسائل قدیم را با خود امروزمان مقایسه نکنیم، چرا که در آن دوران ماهواره و اینترنت و تلویزیون و تنش ها و خیلی مسائل دیگر نبوده است. ما بنا بر امروز و بیماری هایی که شاهد آن هستیم باید روال زندگی و برنامه های غذایی مان را تغییر دهیم. همه ما می دانیم عمر هر چه طولانی باشد باز هم کوتاه است. اما آنچه که برای ما مهم است طول عمر نیست بلکه کیفیت زندگی است. برای اینکه یک زندگی با کیفیت داشته باشیم، باید به غذای خودمان به دید خرد بنگریم و از نظر علمی و اخلاقی غذا را به گونه ای انتخاب کنیم که علم و اخلاق را در آن ببینیم.

نگاه کلی به تغذیه صحیح از نظر مزاج شناسی

به ساده ترین شکل می توانیم بگوییم که زمانی که غذا ناسالم باشد، بدن هم نمی‌تواند سالم باشد و اگر تن ما بیمار شود، سلامت عقل هم از دست میرود چرا که عقل سالم در بدن سالم است. باید به عقل ما انرژی برسد که ما به عقلانیت برسیم و بتوانیم خوب فکر کنیم و مسائل را تجزیه و تحلیل کنیم. زمانی که سلامت عقل نداشته باشیم و رفتار های ما به دور از عقلانیت باشد زندگی ما کاملا از سلامت خارج می شود.

آن هنگام است که به راحتی غذا های مضر مثل سرخ کردنی و فست فود، نوشابه و … خوریم. اگر عقلانیت ما فعال باشد، طبیعتا سراغ این نوع خوراکی ها نمی‌رویم. بنابراین غذا چیزی نیست که نسبت به آن بی توجه باشیم. ما در زندگی کار می‌کنیم، تلاش می کنیم، ازدواج می کنیم، تشکیل خانواده می دهیم، خونه میسازیم، ماشین می خریم. پیوسته دوست داریم  رفاهی برای خودمان ایجاد کنیم که از زندگی لذت ببریم. اما اگر ما همه ی این امکانات را در بهترین شکل ممکن داشته باشیم و سلامتی نداشته باشیم. چه لذتی می توانیم ببریم!؟

فرض کنی آدمی در یک ویلای هزار متری در بهترین شرایط، استخر عالی، جکوزی، سونا، در محوطه بیرون گل های زیبا، آبشار، در ساختمان چوب های عالی کار شده فضای ساختمان فوق‌العاده عالی باشد، ولی فردی که همه ی این ها را به دست آورده است، بیماری هایی داشته باشد که نتواند به زندگی سالم ادامه دهد، چه لذتی میتوانند ببرد؟
اهمیت زندگی به داشتن سلامتی است و خیلی مهم است ما قدر سلامتی را بدانیم و برای آن ارزش قائل شویم. سلامتی ما ارتباط مستقیم با غذا دارد. پس ما با کمک مزاج شناسی می توانیم غذایمان را آگاهانه انتخاب کنیم.به گونه ای که به جسم و جان ما طراوت ببخشد.

اما زمانی که ما چکاپ انجام می دهیم، هیچکس در آزمایش خون ما گوشت، برنج، گندم، خرما و… ندیده است. آن چیزی که رسالت برنج است، رساندن ویتامین و املاح به بدن ما است، حال ما باید ویتامین و املاح برنج را سالم به روده، بعد به خون و نهایتا به سلول برسانیم. که سلول ما تامین شود. سلول ما به ویتامین های B نیاز دارد که در سبوس برنج فراوان است. اما وقتی ما برنج سفید می کنیم و آبکش می کنیم، دیگر اثری از ویتامین ها نیست. نگاه کنید در خانه، مهمانی ها، عروسی ها، مراسم عزاداری، هتل ها، رستوران ها و همه جا برنج را سفید و آب کش می کنیم.

یعنی ما رسالت برنج را از او گرفته ایم، ویتامین و املاحی که داخل برنج است از او گرفته ایم، چون برنج را سفید و آبکش می کنیم، صرفا نشاسته وارد روده میکنیم، بعد به قند و گلوکز تبدیل می شود، جذب خون می شود و قند خون را بالا میبرد. چون نمی تواند تبدیل به انرژی شود، در بافت های چربی ذخیره می شود، کبد را چرب می کند، باعث گرفتگی عروق می شود، فشار خون را بالا میبرد. پس چیزی که وارد خون میشود مواد مغذی است.اما مزاج شناسی ما را به سمت مسیری رهنمون می سازد که رسالت مواد غذایی را آگاهانه و سالم به بدن برسانیم.

مثلا می گوییم گوشت بخوریم، کباب بخوریم خاصیت دارد ولی گوشت در خون ما نمیرود. مواد مغزی در گوشت است که در خون میرود. ولی به این علت که ما اکثرا گوشت را کباب می کنیم یا سرخ می کنیم، مواد مغذی آن را تخریب می کنیم. همان مواد مغذی که در گوشت است در ترکیب غلات کامل وحبوبات در ترکیب جوانه گندم و ماش، در مغزیجات هم وجود دارد. ولی ما پروتئین را فقط به نام گوشت می شناسیم. این هم یک آسیب بزرگی است که باید جدی مورد بررسی قرار بگیرد و امیدوارم جامعه این را متوجه بشود.

از طرفی به عنوان مثال ما بادمجان را سرخ می کنیم. آن زمان نه تنها از املاح و ویتامین خبری نیست، بلکه فقط چربی مضر وارد بدن می کنیم و این می تواند عارضه کبد را بالا ببرد. بنابرابن بحث غذا بسیار مهم است. ما در شروع درس های طب سنتی(مزاج شناسی) باید کاملا با تغذیه آشنا بشویم، تا بتوانیم از اصول طب سنتی عالی تر بهره ببریم.

رسول حیدری

دیدگاه شما نسبت به تاثیر تغذیه در زندگی چگونه است؟

2 دیدگاه

  1. گیتی فرهنگی 6 بهمن 1401 در 20:28

    درود بیکران بر شما استاد عزیز و ارجمند
    فوق العاده است مطالب ارزشمند شما ..بخصوص کتاب ۳۶۵ غذای سالم گیاهی که خیلی به من کمک کرد همیشه سپاسگزارم
    ولی حیف که نمیتونم از کلاسهای آموزنده شما استفاده کنم

    • H-admin 9 بهمن 1401 در 22:30

      درود و نور سپاس از نگاه شما
      در تلاشیم مطالب را بیش از پیش در بستر وبسایت قرار بدیم تا عزیزانی که توانایی شرکت در کلاس ها رو ندارند بتونند از مطالب استفاده کنند.
      شاد و سلامت باشید

مشتاقانه منتظر دریافت نظرات شما دوستان عزیز هستیم